نویسه جدید وبلاگ

چشم زيتون سبز در کاسه،  سينه‌ها سيب سرخ در سينی

لب ميان سفيدی صورت، چون تمشکی نهاده بر چينی

 

سرخ يا سبز؟ سبز يا قرمز؟ ترش يا تلخ؟ تلخ يا شيرين؟

تو خودت جای من اگر باشی ابتدا از کدام می‌چينی؟

 

با نگاهی، تبسمی، حرفی، در بياور مرا از اين ترديد

ای نگاهت محصّل شيطان، اخم‌هايت معلّم دينی

 

هر لبت يک کبوتر سرخ است، روی سيمی سفيد ، با اين وصف:

خنده يعنی صعود بالايی ، همزمان با سقوط پايينی

 

می‌شوی يک پری دريايی از دل آب اگر که برخيزی

می‌شوی يک صدف پر از گوهر روی شن‌ها اگر که بنشينی


 هرچه هستی بمان که من بی تو، هستی بی هويتی هستم

مثل ماهی بدون زيبايی ، مثل سنگی بدون سنگينی


نقاشی: استاد کاتوزیان






نظرات:



متن امنیتی

گزارش تخلف
بعدی